اگر ممکن است گهگاهی
در
مسیر باد باش ...
اینجا همیشه مشامی هست که
در انتظارت عمیق تر
میکشد تک تک نفس هایش را...!!!
نترس عشق من برو ...
نگران هیچ چیز هم نباش من
به هیچ کس
نخواهم گفت که مردانه
پای همه ی نامردی هایت ایستاده ام...!!!
به سلامتی پسری که به عشقش
گفت:روزی که جلوی
دختری غیر از تو
زانو بزنم روزیه که بخوام
بند کفش دخترمونو ببندم...!!!
دستم را محکم تر بگیر ....
من هنوز نمیخواهم تو را به
دست
خاطرات بسپارم....!!!!
من یک دخترم
نگاه به صدای ظریفم نکن ,
من اگر بخواهم
تمام هویت مردانه ات را به اتش میکشم....!!!
یوسف و زلیخاه را بی خیال ...
من ,
دراغوش همین پیراهن
یادگاری
هزار سال جوان تر میشوم...
حرفی نیست
خودم ای سکوتت را
معنی میکنم...
اما,
ای کاش می فهمیدی که
گاهیهمین نگاه سردت روی زمستان
را هم کم میکند...!!!
دلم میخواهد گاه به
دستانت که مینگری,
جای خالی
دستانم را به یاد
بیاوری...!!!
گاهی پروانه ها هم اشتباه عاشق میشوند,
به جای شمع گرد
چراغ های بی احساس خیابان میگردند...!!!
مثل کوه پشتت ایستاده بودم
اما...
تو چمنزار رو به رویت را
ترجیح دادی..!!
من چک نویس احساسات تو نیستم...
دوست دارم هایت را
جای دیگر
تمرین کن..!!!
دختـــرک رفت ولــی زیـر لب این را میگفت :
” او یقینــا پی معشــوق خودش می آیــد “
پســرک ماند ولــی روی لــبش زمـزمـه بود :
” مطمئنــا که پشیمــان شــده برمیـــگردد “
عشـــق قربـــانی مظلـــوم ” غـــرور ” اســـت هــنوز . . .